نشر آثار شهدا و رزمندگان آبیک

اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الحسین(ع)

نشر آثار شهدا و رزمندگان آبیک

اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الحسین(ع)

نشر آثار شهدا و رزمندگان آبیک

وصیت های شهدا و خاطرات رزمندگان را جهت انتشار به ما بفرستید.

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خوزنان» ثبت شده است

بسم رب شهدا والصدیقین









شهید علی مراد قجری پنجم مهر ۱۳۴۷، در روستای خوزنان از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش محمدیار، بنا و کشاورز بود و مادرش گلدسته نام داشت. تا چهارم ابتدایی درس خواند. کشاورز بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. سیزدهم اردیبهشت ۱۳۶۵، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

http://www.khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1808

وصیتنامه شهید، علی مراد قجری:
 با سلام به رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی که برای بار دیگر اسلام را در ایران پیاده کرد و ستایش خدایی را که مرا به این مقام راهنمایی کرد، که اگر لطف او نبود، هرگز نمی توانستم به این مقام برسم و امروز افتخار کنم که توانسته ام در جبهه های حق علیه باطل برای رضای خداوند حاضر شوم و در راه او کار کنم. از خداوند متعال تشکر می کنم که مرا از جهل و نادانی نجات داد. این قدر پایم را در چکمه می کنم و این قدر جان فشانی و در راه خدا ایثارگری می کنم، تا شاید خداوند منان گناهانم را ببخشد؛ چون بزرگ ترین واجب از واجبات من، جهاد است و جهاد، بزرگ ترین افتخاری است که شامل حال همه کس نمی شود. ای پدر و مادرم و ای عزیزان بهتر از جانم! هرگز نمی توانم رنج و زحمت های شما را جبران کنم و امیدوارم فردای قیامت نزد زینب(س) روسفیدتان کنم. مادرم! سال ها مرا به آغوش خود گرفتی و رنج کشیدی و شیر دادی، تا مرا برای حفظ اسلام بزرگ کردی. امیدوارم مانند مادر «وهب» باشی، که وقتی سر فرزندش را به مادرش دادند، سر را به سوی شان پرتاب کرد و گفت: «من سری را که در راه خدا داده ام، پس نمی گیرم!» آفرین بر شما مادرانی که با هزاران رنج و مشقت، فرزندان تان را بزرگ کردید و در اختیار اسلام گذاشتید. ...و ای پدر مهربانم! سال ها برای من زحمت کشیدی و مرا تحویل اسلام دادی؛ تشکر می کنم از خدایی که چنین پدری به من داده است. ...و اما ای برادران و خواهرانم! امیدوارم راه مرا -که راه اسلام است- ادامه دهید. امیدوارم در برنامه های مسجد شرکت کنید و به جبهه بروید و راه مرا ادامه دهید. خواهرانم! باید حجاب تان نمونه باشد، تا دیگران از شما درس بگیرند و همیشه به یاد خدا باشید. پیامی که برای مردم دارم: همیشه به یاد اسلام باشید و همیشه کمک های خود را در راه خدا، یعنی جبهه ها به مصرف برسانید. ای کوردلان! راه من، راه حسین(ع) است و راه من، راه دل است و راه من، راه اسلام است. افتخار می کنم که امروز چنین سعادتی پیدا کردم که در دیار عاشقان باشم و به سوی خدا پرواز کنم. ...و ای مردم حزب الله! درود و رحمت خداوند بر شما باد که تا الآن و از این به بعد، به اسلام کمک کرده و می کنید. پشتیبان ولایت فقیه عالی قدر و ادامه دهنده ی راه شهدا باشید.۱ (۱۵۸۵۵۲۹) علی مراد قجری ۰۶/۰۲/۱۳۶۵







  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین






اسماعیلی، رضا: سی و یکم اردیبهشت ۱۳۴۵، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش اسحاق، کارمند سازمان آب بود و مادرش سکینه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. بیست و نهم خرداد ۱۳۶۵، در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت گلوله توپ به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای روستای خوزنان از توابع شهر آبیک واقع است.

https://monaadi.org/fa/news/795-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%A7%D8%AD%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%AC-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%8C-%D8%AA%D8%B5%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA

http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1793

  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا و الصدیقین










جعفر فرجی، هشتم خرداد ۱۳۴۰، در روستای خوزنان از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش امامقلی، کارگر بود و مادرش فرنگ نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین ۱۳۶۱، در محور دزفول ـ شوش بر اثر اصابت ترکش به سر و گردن، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
به گزارش نوید شاهد قزوین:

زندگینامه شهید جعفر فرجی

جعفر فرجی، هشتم خرداد ۱۳۴۰، در روستای خوزنان از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش امامقلی، کارگر بود و مادرش فرنگ نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. چهارم فروردین ۱۳۶۱، در محور دزفول ـ شوش بر اثر اصابت ترکش به سر و گردن، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین.






http://www.khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=541#

http://www.shahidfaraji.ir/index.php?option=com_content&view=article&id=1&Itemid=2

  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین









شهید طاهر عاشوری، پانزدهم مهر ۱۳۳۷، در روستای خوزنان از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش منصور، کشاورز بود و مادرش کافیه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=499

https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/494605

شهید، طاهر عاشوری: من، سربازطاهر عاشوری، فرزند منصور، علاقه ی زیادی به خدمت در راه وطنم دارم. سال ۵۸ به سربازی رفتم؛ اما بعد از ۸ ماه خدمت، دست هایی که در کار بود، من و هم دوره ای هایم را از خدمت زیر پرچم معاف کرد و من با برگه ی پایان خدمت به خانه برگشتم. همیشه آرزوی این را داشتم که روزی دوباره لباس مقدس سربازی را به تن کنم و در یک چنین شرایط مهمی از مرز و بوم کشورم پاسداری کنم، تا این که جنگ چندین کشور توسط نوکران و مزدوران آمریکا، به خصوص صدام یزید -این نوکر حلقه به گوش آمریکا- به ملت ما تحمیل شد و دیری نگذشت و من به آرزوی خود رسیدم. از طریق بخش تبلیغات رادیو از متولدین ۳۷ خواسته شد که خود را به ژاندارمری معرفی نمایند و من با مسؤولیتی که در راه خدا و دفاع از میهن عزیزمان حس کرده بودم و با تمام شوق و علاقه ای که داشتم، خودم را به ژاندارمری معرفی کردم و مجدداً بعد از یک ماه آموزش در پادگان ۰۶ تهران، با تعدادی از برادران سربازبه جبهه های حق علیه باطل اعزام شدم. من تحت رهبری امام و با هدفی مشخص و آگاهانه به جنگ علیه ضد انقلاب و ضد خدا پرداختم و شرکت در این راه خدایی را افتخار می دانم و در این راه، دشمنان را با همکاری دیگر نیروهای اسلام به شکست حتمی خواهم رساند و پیروز خواهیم شد و اگر در این راه کُشته شدم، این مایه ی افتخار من است که در این راه به درجه ی شهادت برسم. با فریادی بلند می گویم: ای آمریکا و سایر کشورهای حلقه به گوش و مزدوران آمریکا! شما که از داخل و خارج مرزها علیه انقلاب ما بر می خیزید، باید بدانید که ما سربازان امام زمان(عج) به رهبری نایب بر حقش، نقشه های شوم شما را خنثی می کنیم و با کمترین و اولین فرصت نوکران شما را به دَرَک واصل می کنیم و همان طور که تاکنون دیدید، تمامی فعالیت ها و همکاری های تان با صدام یزید -چه از طریق نیروی انسانی و چه از طریق ادوات و سلاح ها- با حملات اسلام متلاشی شده اند. شما باید بدانید تا خون در رگ ما است، تقاص خون شهیدان مان را از شما خواهیم گرفت و به راه شان -که راه حسین(ع) و راه خدا است- ادامه خواهیم داد و اگر هم کشته شویم، افتخار می کنیم و شما می دانید و باید بدانید که با رهبری قلب مستضعفان و مسلمانان ایران، خمینی -بت شکن زمان- بت های دنیا را خواهیم شکست و با همکاری دیگر مستضعفان و مسلمانان دنیا، انقلاب اسلامی را به تمامی کشورهای اسلامی صادر خواهیم کرد. ...و ای خدا! مرا جزو سربازان امام زمان(عج) قرار بده و به آرزوی دیگرم یعنی این که بعد از پیروزی جنگ -برای اولین بار- در کشورهای خارج جمهوری اسلامی پیاده شود، برسان. ...و ای مزدوران! ما در راه حق مبارزه می کنیم و با شرافت و افتخار برای پدران، مادران، خواهران و برادران خود میراث می گذاریم. ...و شما ای برادران بسیجی! باید بدانید که نزد پروردگار هیچ قطره ای با ارزش تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود، نیست. آرزوی دیگرم این که به زودی و با پیروزی در جنگ، انقلاب اسلامی در کشور عراق پیاده شود تا ملت ها بتوانند به زیارت قبور متبرکه ی ائمه اطهار بروند. درود خدا بر شما ای مادرم؛ با تمام زحماتی که برایم کشیدی، در آخر مرا یک سرباز بار آوردی تا بتوانم در راه خدا با دشمنان الله بجنگم. چون کوه استقامت کن و از نام و یاد خدا غافل نشو و در راه دین بکوش و قامتت را بالا گیر و ندای «الله اکبر، خمینی رهبر» سر بده و فریاد شهیدان راه خدا را به گوش مردم برسان که همانا پیروی کردن از خدا، قرآن و خمینی است. امکان دارد اتفاقی واقع شود و جنازه ی من به دست شما نرسد؛ لذا به یاد شهدای کربلا باشید و ناراحتی به خود راه ندهید. در آخر می خواهم همگی پیرو ولایت فقیه باشید و علیه ظلم و ستم و تمامی قدرت های شیطانی بجنگید و در نمازهای تان دعا کنید که نیروهای اسلام به هدف شان برسند و دعا کنید و بگویید: خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگه دار. (۱۴۹۳۷۱۸) با نهایت احترام؛ سرباز احتیاط ۳۷ طاهر عاشوری




  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین





شهید رسول فرجی، در ششم تیر ۱۳۴۲، در روستای خوزنان از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش امیرخان و مادرش شهره‌بانو نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. کارگر کارخانه بود. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. بیست و یکم بهمن ۱۳۶۴، در فاو عراق بر اثر اصابت ترکش به شکم و دست، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.




http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1336

http://www.tashohada.ir/shohada_item/id,1130/%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1.html?action=form&id=1




شهید رسول فرجی، (روستای خوزنان/آبیک)

در 21 بهمن سال ۶۴، در فاو  بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید.




  • خادم شهدای آبیک