نشر آثار شهدا و رزمندگان آبیک

اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الحسین(ع)

نشر آثار شهدا و رزمندگان آبیک

اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الحسین(ع)

نشر آثار شهدا و رزمندگان آبیک

وصیت های شهدا و خاطرات رزمندگان را جهت انتشار به ما بفرستید.

۲۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای ارتش» ثبت شده است

بسم رب شهدا و الصدیقین
























  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین











شهید فریدون یکه فلاح فرزند الله قلی
متولد 1347 در روستای صالحیه که پس از پایان تحصیلات  راهنمایی در کارخانه فخر ایران مشغول کار گردید .
پس از عضویت در بسیج به خدمت سربازی اعزام و در دفاع مقدس حضور پیدا کرد.
 پس از 21 ماه خدمت در تاریخ 67/3/23 در سن 20 سالگی  و در عملیات مرصاد به شهادت رسید.






نام :فریدون
نام خانوادگی : یکه فلاح
نام پدر : اله قلی
تاریخ تولد : 1347/01/01
محل تولد : البرز - ساوجبلاغ - شهرجدیدهشتگرد
مذهب : اسلام - شیعه
تاریخ شهادت : 1367/04/21
محل شهادت : دهلران

https://www.golzar.info/163008/

https://www.shohadanaja.com/shahid-gallery/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D9%8A%D8%AF%D9%88%D9%86-%D9%8A%D9%83%D9%87-%D9%81%D9%84%D8%A7%D8%AD

https://yadcode.ir/%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%AF%D9%87-%D8%B5%D9%81%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D8%AE%D8%B5%DB%8C/ad/,7658.html

https://iporse.ir/5012889



  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین









شهید طاهر عاشوری، پانزدهم مهر ۱۳۳۷، در روستای خوزنان از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش منصور، کشاورز بود و مادرش کافیه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دهم اردیبهشت ۱۳۶۱، در خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.

http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=499

https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/494605

شهید، طاهر عاشوری: من، سربازطاهر عاشوری، فرزند منصور، علاقه ی زیادی به خدمت در راه وطنم دارم. سال ۵۸ به سربازی رفتم؛ اما بعد از ۸ ماه خدمت، دست هایی که در کار بود، من و هم دوره ای هایم را از خدمت زیر پرچم معاف کرد و من با برگه ی پایان خدمت به خانه برگشتم. همیشه آرزوی این را داشتم که روزی دوباره لباس مقدس سربازی را به تن کنم و در یک چنین شرایط مهمی از مرز و بوم کشورم پاسداری کنم، تا این که جنگ چندین کشور توسط نوکران و مزدوران آمریکا، به خصوص صدام یزید -این نوکر حلقه به گوش آمریکا- به ملت ما تحمیل شد و دیری نگذشت و من به آرزوی خود رسیدم. از طریق بخش تبلیغات رادیو از متولدین ۳۷ خواسته شد که خود را به ژاندارمری معرفی نمایند و من با مسؤولیتی که در راه خدا و دفاع از میهن عزیزمان حس کرده بودم و با تمام شوق و علاقه ای که داشتم، خودم را به ژاندارمری معرفی کردم و مجدداً بعد از یک ماه آموزش در پادگان ۰۶ تهران، با تعدادی از برادران سربازبه جبهه های حق علیه باطل اعزام شدم. من تحت رهبری امام و با هدفی مشخص و آگاهانه به جنگ علیه ضد انقلاب و ضد خدا پرداختم و شرکت در این راه خدایی را افتخار می دانم و در این راه، دشمنان را با همکاری دیگر نیروهای اسلام به شکست حتمی خواهم رساند و پیروز خواهیم شد و اگر در این راه کُشته شدم، این مایه ی افتخار من است که در این راه به درجه ی شهادت برسم. با فریادی بلند می گویم: ای آمریکا و سایر کشورهای حلقه به گوش و مزدوران آمریکا! شما که از داخل و خارج مرزها علیه انقلاب ما بر می خیزید، باید بدانید که ما سربازان امام زمان(عج) به رهبری نایب بر حقش، نقشه های شوم شما را خنثی می کنیم و با کمترین و اولین فرصت نوکران شما را به دَرَک واصل می کنیم و همان طور که تاکنون دیدید، تمامی فعالیت ها و همکاری های تان با صدام یزید -چه از طریق نیروی انسانی و چه از طریق ادوات و سلاح ها- با حملات اسلام متلاشی شده اند. شما باید بدانید تا خون در رگ ما است، تقاص خون شهیدان مان را از شما خواهیم گرفت و به راه شان -که راه حسین(ع) و راه خدا است- ادامه خواهیم داد و اگر هم کشته شویم، افتخار می کنیم و شما می دانید و باید بدانید که با رهبری قلب مستضعفان و مسلمانان ایران، خمینی -بت شکن زمان- بت های دنیا را خواهیم شکست و با همکاری دیگر مستضعفان و مسلمانان دنیا، انقلاب اسلامی را به تمامی کشورهای اسلامی صادر خواهیم کرد. ...و ای خدا! مرا جزو سربازان امام زمان(عج) قرار بده و به آرزوی دیگرم یعنی این که بعد از پیروزی جنگ -برای اولین بار- در کشورهای خارج جمهوری اسلامی پیاده شود، برسان. ...و ای مزدوران! ما در راه حق مبارزه می کنیم و با شرافت و افتخار برای پدران، مادران، خواهران و برادران خود میراث می گذاریم. ...و شما ای برادران بسیجی! باید بدانید که نزد پروردگار هیچ قطره ای با ارزش تر از قطره خونی که در راه خدا ریخته می شود، نیست. آرزوی دیگرم این که به زودی و با پیروزی در جنگ، انقلاب اسلامی در کشور عراق پیاده شود تا ملت ها بتوانند به زیارت قبور متبرکه ی ائمه اطهار بروند. درود خدا بر شما ای مادرم؛ با تمام زحماتی که برایم کشیدی، در آخر مرا یک سرباز بار آوردی تا بتوانم در راه خدا با دشمنان الله بجنگم. چون کوه استقامت کن و از نام و یاد خدا غافل نشو و در راه دین بکوش و قامتت را بالا گیر و ندای «الله اکبر، خمینی رهبر» سر بده و فریاد شهیدان راه خدا را به گوش مردم برسان که همانا پیروی کردن از خدا، قرآن و خمینی است. امکان دارد اتفاقی واقع شود و جنازه ی من به دست شما نرسد؛ لذا به یاد شهدای کربلا باشید و ناراحتی به خود راه ندهید. در آخر می خواهم همگی پیرو ولایت فقیه باشید و علیه ظلم و ستم و تمامی قدرت های شیطانی بجنگید و در نمازهای تان دعا کنید که نیروهای اسلام به هدف شان برسند و دعا کنید و بگویید: خدایا، خدایا! تا انقلاب مهدی(عج) خمینی را نگه دار. (۱۴۹۳۷۱۸) با نهایت احترام؛ سرباز احتیاط ۳۷ طاهر عاشوری




  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین




نام: اقبال
نام خانوادگی: ربیعی
نام پدر: نقدعلی
وضعیت تاهل: متاهل
تاریخ تولد: 1342
محل تولد: اردبیل
سن: اطلاعاتی موجود نیست
دین و مذهب: اسلام - شیعه
شغل: کادرارتش
ملیت: ایرانی

منابع:
https://www.golzar.info/161999/
https://shahidane.ir/content/%D8%A7%D9%82%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%B9%DB%8C



  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین





  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین








بیوگرافی
سلیمی‌بندکهل، داود: یکم فروردین ۱۳۴۵، در روستای بندکهل از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش روح‌الله، مستخدم بود و مادرش زینب نام داشت. تا سوم ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. چهاردهم مرداد ۱۳۶۵، در اسلام‌آبادغرب غرق و شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر زادگاهش واقع است.
نام داود سلیمی بندکهل
نام پدر روح الله
نام مادر زینب
محل شهادت رودخانه سمیره



وصیتنامه شهید:
شهید، داود سلیمی بندکهل: شُکر خدای را که توفیق یافتم در راه مبارزه حق علیه باطل، شرکت کنم و آنچه را حسین(ع) و یارانش و تمام رزمندگان صدر اسلام، پروانه وار دور آن می گشتند، من هم آن را بازیابم؛ یعنی شهادت. آیا کسی به خود اجازه می دهد با چشم خود ببیند که جنایتکاران و متجاوزان دست بسوی اسلامش، شرفش و کشورش دراز کرده اند و قصد نابودی آن را دارند و سکوت اختیار کند؟ من اکنون می روم با خدایم ملاقات کنم. انسان روزی به دنیا می آید و روزی هم از دنیا می رود و تنها کردارها و اعمالش بر جای خواهد ماند. کسی که در راه خدا کشته می شود، زنده است. آیا نمی بینید که به حق عمل نمی شود و از باطل جلوگیری نمی شود؟ در چنین هنگامی است که مؤمن باید برای شهادت و ملاقات پروردگارش آماده شود؛ زیرا پیش من، مرگ در راه خدا چیزی جز سعادت و پیروزی نیست و زندگی با ستمگران، جز دلتنگی و افسردگی و رنج و مشقّت، حاصلی ندارد. اکنون که این وصیت نامه را می نویسم، زیر غُرش توپ خانه ها و مسلسل ها هستیم و به خانواده محترم شهدا توصیه می کنم: دست از انقلاب و امید مستضعفان و رهبر انقلاب برندارید.۱ (۱۴۰۶۲۰۴) داود سلیمی ۰۲/۰۲/۱۳۶۵

منابع:
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1722
http://qazvin.irib.ir/-/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D9%88%D9%88%D8%AF-%D8%B3%D9%84%DB%8C%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D9%86%D8%AF%DA%A9%D9%87%D9%84









  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین







شهید رمضان باقری هشتم مرداد ۱۳۴۶، در روستای قاضی‌کندی از توابع شهر زنجان به دنیا آمد. پدرش محمد و مادرش مرال نام داشت. خواندن و نوشتن نمی‌دانست. کارگر بود. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سیزدهم بهمن ۱۳۶۶، در سومار بر اثر خفگی ناشی از گاز زغال به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.



منابع:
http://tashohada.ir/shohada_item/id,3133
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2903
https://www.isaar.ir/fa/news/202524/
https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/407215



  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین







شهید علی رضائی دهم مرداد 1352، در روستای آقبلاغ از توابع شهرستان هشترود به دنیا آمد. پدرش رحمان، آسفالتکار بود و مادرش ملکه نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. پاسدار وظیفه بود. دهم آبان 1372، در گزیل پاوه بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهرستان آبیک قرار دارد.

https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/413419
https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/413417











  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین







دوم شهریور ۱۳۴۸، در شهرستان زاهدان به دنیا آمد. پدرش محمدعلی، کارگری می‌کرد و مادرش منصوره نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. او نیز کارگر بود. به عنوان پاسدار وظیفه کمیته انقلاب اسلامی خدمت می‌کرد. پنجم آذر ۱۳۶۸، در زاهدان توسط اشرار و قاچاقچیان بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای شهرستان آبیک واقع است.

https://www.golzar.info/298721/

https://shahrestanha.navideshahed.com/fa/news/465758


https://www.irna.ir/news/84237357/%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D9%87%D8%AF%D8%A7-%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF


https://www.shohadanaja.com/shahid/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D9%88%D9%84%D9%8A-%D8%AF%D8%B1%D8%AE%D8%B4%D9%8A



  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین




              


هرمز بابایی سی‌ام مهر ۱۳۴۲، در روستای باقرآباد ترک از توابع شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش فضل‌الله و مادرش ملکی نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم اسفند ۱۳۶۳، در شرق رود دجله عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای روستای کهوان تابعه شهر آبیک واقع است.



وصیتنامه شهید، هرمز بابایی: بالاخره پس از ماه ها انتظار توفیق یافتم که در صف سربازان (خدمتگزاران) امام زمان (عج) حضور یافته و به ملت شهیدپرور آن حضرت، خدمتگزاری کرده و علیه کفر جهانی و -شیطان کوچکِ آمریکا- صدام یزید کافر، بجنگیم. من می روم؛ چرا که باید رفت. آری! باید رفت اگر چه در این رفتن، سختی ها و بلاهای زیادی به انسان تحمیل شود. باید عاشق شد و دنیا را رها کرد و رفت. گاهی آرزو می کنم ای کاش نبودم و دلم می خواهد از این دنیا بروم و آرزو دارم شهید شوم؛ چرا که «این دل تنگم غصه ها دارد / گوییا میل کربلا دارد» پدر جان! من شهادت در راه خدا تنها آرزویم بود و آخر هم به آرزویم رسیدم؛ از شما می خواهم که برایم اشک نریزید، اگر هم اشک می ریزید، برای آقامان امام حسین(ع) بریزید. پدر جان! هر چه می توانی از مردم شفاعت مرا بگیر؛ از فامیلها بخواه که مرا حلال کنند و هر بدی که از من دیده اند، مرا ببخشند؛ چون من به آنها نتوانستم خوبی کنم. من برای این به جبهه آمدم که وظیفه الهی است و این که برای خداوند و جامعه خدمتی کرده باشم و وظیفه ی هر مسلمان است که در راه خداوند به خلق خدمت کند. ممکن است مرگ در حالت عادی و هر موقع که بشود به سراغ انسان بیاید؛ پس چه بهتر که انسان در راه خدا بجنگد و شهید شود. اما مادر عزیزتر از جانم! شما خیلی برایم زحمت کشیدی؛ خیلی رنج بُردی و به گردنم حق زیادی داری که با زبان نمی شود بیان کرد؛ ولی من متأسفانه نتوانستم به شما خدمتی بکنم؛ چون سعادت آن را پیدا نکردم. مادر جان! شهید نَمُرده؛ شهید قلب تاریخ است. مادر جان! دعایت این باشد که خداوند رزمندگان اسلام را پیروز گرداند و طول عمر برای رهبر عزیزمان امام خمینی عنایت فرماید. خواهران و برادران عزیز و بهتر از جانم! امیدوارم هر بدی از من دیدید، مرا حلال کنید و از شما می خواهم که راهم را ادامه دهید و نگذارید خون شهیدانمان به هدر رود. برادرانم! از شما می خواهم مثل گذشته در پیشبرد انقلاب کوشا باشید و خواهرانم! از شما انتظار دارم که فرزندانی تربیت کنید مؤمن و مفید که راه ما را ادامه دهند، که راه ما راه آقامان امام حسین(ع) می باشد. امیدوارم مثل گذشته نماز و عبادت خود را بر پا دارید و در مسجد و نماز جماعت ها و نماز جمعه ها شرکت کرده و مرا حلال کنید.۱ (۱۰۹۳۹۲۰) سرباز، هرمز بابایی



منابع:
http://tashohada.ir/shohada_item/id,726/%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%B2.html
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1212

  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین





شهید محمدرضا خدابنده‌لو: چهاردهم مرداد ۱۳۵۳، در روستای عرب‌آباد کوهه از توابع شهر ساوجبلاغ به دنیا آمد. پدرش علی‌شیر و مادرش خدیجه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سرباز ارتش بود. بیست و پنجم تیر ۱۳۷۵، در آق‌داغ قصرشیرین بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر قزوین واقع است.


منابع: 

http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2864

https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/433033
  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین










حمزه ای، محمد: اول فروردین ۱۳۴۲، در روستای ینگی امام از توابع شهر ساوجبلاغ به دنیا آمد. پدرش اسدالله کشاورز و مادرش حسنی بانو نام داشت. تا مقطع راهنمایی درس خواند. ازدواج کرده و دارای یک پسر بود. به کار کشاورزی اشتغال داشت که به خدمت سربازی و سپس در جبهه حضور یافت. ۲۲ تیر ماه سال ۱۳۶۳، در منطقه ی شرهانی ایلام، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است

وصیتانامه:
شهید، محمد حمزه اى: قزبانو خانم! بعد از من از پسرت حسین، خوب نگهدارى کن. اول خدا، دوم خدا، سوم خدا و بعد از خدا، شما. جان شما و جان حسین. دیگر عرضى ندارم. قز خانم! درست است که من همسر خوبى برای تو نبوده ام؛ ولى مرا حلال کن. مادر جان! درست است که من پسر خوبى برای شما نبودم و پدر جان! درست است که براى برادر و خواهرم برادر خوبى نبودم؛ ولی امیدوارم که مرا حلال کنید. امیدوارم که رزمندگان هر چه سریع تر پیروز شوند.
منابع:
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1230
http://tashohada.ir/index.php?action=shohada_item&id=770







  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین






شهید عیسی قنبری، نهم آذر ۱۳۴۵، در شهر میانه به دنیا آمد. پدرش شکر و مادرش صدف نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ژاندارمری خدمت می‌کرد. چهاردهم تیر ۱۳۶۳، در چناره مریوان دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر آبیک واقع است.




http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1146
https://shohadanaja.com/shahid/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%D8%B9%D9%8A%D8%B3%DB%8C-%D9%82%D9%86%D8%A8%D8%B1%DB%8C
http://tashohada.ir/shohada_item/id,761/%D8%B9%DB%8C%D8%B3%DB%8C.html




  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین









محل تولد تبریز تاریخ تولد ۱۳۴۵/۰۳/۰۱
محل شهادت سومار تاریخ شهادت ۱۳۶۵/۱۰/۲۳
استان محل شهادت کرمانشاه شهر محل شهادت قصرشیرین
وضعیت تاهل متاهل درجه نظامی
تعداد پسر ۰ تعداد دختر ۱
تحصیلات خواندن ونوشتن رشته -
عملیات
سال تفحص
محل کار
بنیاد تحت پوشش
http://tashohada.ir/index.php?action=shohada_item&id=1527

https://ajashohada.ir/MartyrDetails/29016/

http://www.khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1865



  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین







جهانگیرزاده، محمدحسن: پانزدهم خرداد ۱۳۴۵، در شهر هشترود به دنیا آمد. پدرش خیرالله، فروشنده بود و مادرش جیران نام داشت. تا دوم ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و نهم اسفند ۱۳۶۶، در سرپل‌ذهاب توسط نیروهای عراقی به شهادت رسید. پیکرش مدت‌ها در منطقه برجا ماند و سال ۱۳۷۰ پس از تفحص در گلزار شهدای شهر آبیک به خاک سپرده شد.

http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2372
https://shahidane.ir/content/%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D9%87
https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/424187



  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین





رشیدی، لطفعلی: ششم شهریور ۱۳۴۱، در روستای بندبلیق از توابع شهر میانه به دنیا آمد. پدرش قرداشعلی و مادرش شهربانو نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. کشاورز بود. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد. از سوی بسیج در جبهه حضور یافت. نوزدهم بهمن ۱۳۶۱، در دزفول به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد. مزار یادبود وی در زادگاهش قرار دارد.



شهید، لطفعلى رشیدى: پدر عزیزم! از این که مرا به این سن و سال رساندی و با اخلاق اسلامى تربیت کردى و راه حق و دین مقدس اسلام را از سن کوچکى براى ما روشن ساختى و همیشه ذهنمان را از سخنان حق پُر کردى، از شما تشکر میکنم و از خداوند متعال خواستارم که -ان شاء الله- اجر جلیل عنایت بفرماید و در روز قیامت، خداوند، شما عزیزان را از رحمت خودش بهره مند سازد. پدر بزرگوارم! اگر روزى در راه خداوند متعال و براى انجام وظیفه در این راه مقدس، دین اسلام و قرآن مبین به درجه رفیع شهادت نایل گشتم، بدانید این آرزوى همیشگى ما ملت مسلمان است. اگر روزى خبر شهادتم را شنیدید، ناراحت نباشید و خداوند را شُکر کنید و نماز بخوانید و خداوند را عبادت کنید و به مادرم بگویید صبر کند که خداوند صابرین را دوست دارد. اما پدر عزیزم! همیشه سلامتى امام امت و ظهور حضرت ولى عصر(عج) را از خداوند خواستار باشید. امیدوارم -ان شاء الله- تا انقلاب حضرت ولى عصر(عج)، این حکومت اسلامى برقرار باشد.۱ (۱۳۳۵۶۶۶)

http://tashohada.ir/shohada_item/id,233/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%B4%D9%87%D8%B1%DB%8C.html?listShohada=41

http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=403



  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین





عطاردی، یعقوب: ششم شهریور ۱۳۴۲، در شهر تهران به دنیا آمد. پدرش نبی‌الله و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. بیست و یکم فروردین ۱۳۶۴، در بمباران هوایی شرق رود دجله عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای شهر آبیک واقع است.
بیوگرافی

نام یعقوب عطاردی
نام پدر نبی الله
نام مادر زهرا
محل شهادت شرق دجله

https://ajashohada.ir/MartyrDetails/47621/%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF-%DB%8C%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8-%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C

https://golzar.isaar.ir/Grave/id13763/%DB%8C%D8%B9%D9%82%D9%88%D8%A8-%D8%B9%D8%B7%D8%A7%D8%B1%D8%AF%DB%8C.html
http://shohadaab1.blog.ir/post/150
http://www.khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1322



  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین








شهید حسن خنجری  دوم آبان ۱۳۳۱، در روستای ری‌دشت از توابع شهر کرج به دنیا آمد. پدرش برجعلی، قهوه‌‌خانه‌دار بود و مادرش شکوفه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. به عنوان ستوان سوم ارتش در جبهه حضور یافت. بیستم شهریور ۱۳۶۶، در میمک توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر آبیک قرار دارد.

منابع:
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2396
https://qazvin.navideshahed.com/fa/news/463668









  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا والصدیقین






اباصلت بهاری دهم بهمن ۱۳۴۰، در شهر زنجان به دنیا آمد. پدرش غلامحسین (فوت۱۳۷۶) و مادرش جواهر نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. ازدواج کرد و صاحب یک پسر و یک دختر شد. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت و به اسارت درآمد. پنجم اسفند ۱۳۷۷، بر اثر بیماری روحی و عصبی ناشی از دوران اسارت به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای شهر آبیک واقع است.


منابع:

http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=2876

http://www.tashohada.ir/shohada_item/id,3106/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%B2.html?action=form&id=1






  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا و الصدیقین












  • خادم شهدای آبیک

بسم رب شهدا و الصدیقین






شیرمحمدی نودوزی، حسن: سوم فروردین ۱۳۴۳، در روستای نودوز از توابع شهر آبیک به دنیا آمد. پدرش ذکریا، کشاورز بود و مادرش حدیقه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. یازدهم بهمن ۱۳۶۳، در سومار توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به کمر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
http://khatesorkh.ir/index.php?martyr_id=1279



  • خادم شهدای آبیک